سیاست های امریکا در غرب آسیا در سال ۲۰۱۷/ پیش بینی‌ها و گزینه ها

ساخت وبلاگ

اندیشکده روابط بین الملل: انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید امریکا و آغاز به کار دولت وی، گستره وسیعی از تردیدها و عدم قطعیت ها را وارد عرصه سیاست بین الملل کرده است. در حالی که انتخاب هیلاری کلینتون به مقام ریاست جمهوری می توانست پیش بینی سیاست های احتمالی امریکا را در غرب آسیا با اطمینان بیش تری همراه سازد، ریاست جمهوری ترامپ می تواند این منطقه را با دوره ای از عدم قطعیت و حتی بی ثباتی روبه رو کند. همین موضوع، پیش بینی سیاست خارجی امریکا در منطقه طی سال ۲۰۱۷ را بسیار دشوار ساخته است.

اما به رغم این دشواری، در نوشتار حاضر تلاش شده تا به پیش بینی ها و تحلیل های ارائه شده از سوی اندیشکده های معتبر بین المللی در خصوص سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در غرب آسیا طی سال پیش رو پرداخته شود.

در این نوشتار تلاش بر آن است که در ابتدای امر، به مروری بر پیش بینی ها و تحلیل های ارائه شده در خصوص سیاست خارجی امریکا در غرب آسیا در سال پیش رو بپردازیم و در پایان، نگاهی مقایسه ای نیز نسبت به آن ها ارائه نماییم.

  استراتفور

استراتفور در پیش بینی خود درخصوص سال ۲۰۱۷ بر تداوم درگیری امریکا در غرب آسیا و مقابله جدی تر با داعش متمرکز شده است.

درگیری ایالات متحده در سال ۲۰۱۷ در خاورمیانه کم تر از سال ۲۰۱۶ نخواهد بود. با این حال، این کشور در تعامل خود عاقلانه تر عمل خواهد کرد و به دیگر کشورها نیز فرصت نفوذ در این منطقه را خواهد داد. رقابت، نقش اول را در میدان جنگ عراق- سوریه بازی می کند؛ رقابتی که همسایگان و کشورهای دورتر را نیز درگیر خود خواهد کرد.

گسترش جنگ در درون سوریه و عراق، تنش های فرقه ای را در این کشورها تشدید می کند و رقابت های جاری بین ترکیه و ایران را نیز افزایش خواهد داد.

در پی موفقیت های ارتش سوریه و آزادی حلب، برخی کارشناسان معتقدند سال ۲۰۱۷، سالی است که می توان به پایان شش سال جنگ داخلی در سوریه امیدوار بود.

در مقابل، برخی هم با اشاره به دشواری های پاک سازی مناطق مختلف از تروریست ها، معتقدند هنوز مسائل زیادی می‌تواند موازنه قدرت در این کشور جنگ زده را تغییر دهد.

امریکا در سال ۲۰۱۷ هم با پشتیبانی از برخی گروه های خاص، به مقابله با داعش خواهد پرداخت. برای مثال، واشنگتن به بازگشت نیروهای کرد ادامه می دهد، اما حمایت خود از شورشیان در ادلب را محدود خواهد کرد.

در واکنش به این راهبرد، عربستان، ترکیه و قطر هم حمایت از گروه های رادیکالی را که از سوی امریکا طرد شده اند افزایش خواهند داد و در نتیجه این موضوع به افزایش عناصر تندرو و کاهش مشارکت واشنگتن در سوریه دامن خواهد زد.

هم چنین این موضوع، قدرت چانه زنی روسیه را برای افزایش همکاری های تاکتیکی و مطالبه امتیازهایی هم چون کاهش تحریم ها افزایش خواهد داد(۱)

  مرکز اطلاعات اروپا- خلیج فارس (EGIC)

اندیشکده مرکز اطلاعات اروپا – خلیج فارس در بررسی های خود در خصوص سیاست های امریکا در منطقه در سال پیش رو به بررسی سیاست های احتمالی واشنگتن در قبال کشورهای عربی خلیج فارس بعد از قدرت گرفتن ترامپ می پردازد و بر عدم اطمینان در خصوص سیاست های ترامپ در منطقه خلیج فارس و احتمال افزایش چالش ها و بی ثباتی ها تأکید می‌کند.

به باور نگارنده این مطلب، به طور سنتی جمهوری خواهان حمایت بیش تری از اعراب دارند، ولی در مورد ترامپ، اعراب از ادامه این سنت اطمینان ندارند؛ چرا که ترامپ فردی ضد اسلامی است و پوپولیسم او در فضایی شکل گرفته که نفرت از عربستان به دلیل مشارکت در حوادث یازده سپتامبر افزایش یافته است. هم چنین تصویب قانون جاستا هم عامل دیگری است که نگرانی های زیادی را در مورد آینده سیاست های ترامپ در مورد کشورهای عضو شورای همکاری رقم زده است.

به باور وی، اگر چه احتمال دارد ترامپ ساختار امنیتی جهان را تغییر دهد، اما کم تر به امور داخلی کشورهای عضو شورای همکاری خواهد پرداخت و حتی انتخاب او برای ملی گراها فرصت بزرگی به حساب می آید.

ضدیت ترامپ با توافق هسته ای ایران برای کشورهای شورای همکاری مثبت ارزیابی می شود و ممکن است ترامپ تحریم های بیش تری بر ایران اِعمال نموده و فشار بیش تری را بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران وارد کند؛ اما از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که این رفتار ایران را خشمگین نماید و بی نظمی، آشوب و بی ثباتی را در منطقه بالا ببرد.

در انتها باید گفت معلوم نیست آیا ترامپ روابط امریکا با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تقویت خواهد کرد یا موانعی را برای آن ایجاد خواهد کرد.

به باور نویسنده، ریاست جمهوری ترامپ، آغاز دوره ای از بی ثباتی و چالش در سطح جهانی خواهد بود که کشورهای شورای همکاری نیز از آن مصون نخواهند ماند(۲)

  مؤسسه خاورمیانه

مؤسسه خاورمیانه در تبیین نگاه خود به سیاست های امریکا در سال پیش رو به تحلیل سیاست های احتمالی ترامپ پرداخته و تناقض های مهم در این سیاست ها را مورد تأکید قرار می دهد.

به اعتقاد نگارنده، ترامپ علاقه مند به همکاری با روسیه است، اما اعضای گروه وی دیدگاه های محتاطانه ای در قبال مسکو دارند. سیاست ترامپ در قبال سوریه، اولویت دادن به تعامل به روسیه و ایران است و وی علاقه مند است که آن ها نقش پیشتاز را داشته باشند، اما هم زمان گروه ترامپ خواهان نادیده گرفتن برجام و ایستادگی در مقابل تهران هستند.

نویسنده تأکید دارد که دولت ترامپ برای جنگ با تروریسم به متحدان مسلمان امریکا نیاز دارد، اما غرایز ضد اسلامی ترامپ روابط امریکا با این کشورها را دچار مشکل خواهد کرد و این کشورها در داخل نیز تضعیف خواهند شد. هرچند دولت ترامپ جنگ با تروریسم را در اولویت قرار داده است، اما تمایل آن به همکاری با روس ها در سوریه سبب تقویت افراط گرایان خواهد شد.

نکته مهم دیگر این که گروه هایی مانند داعش و القاعده با توجه به لفاظی های ضد اسلامی ترامپ، مشوق های جدیدی را در اختیار خواهند داشت تا از طریق آن بتوانند حمله هایی در داخل امریکا ترتیب دهند و این موضوع باعث خواهد شد تا سیاست های ضد اسلامی کاخ سفید تقویت شود(۳)

  آینده های ژئوپلیتیک(GPF)

مرکز آینده های ژئوپلیتیک به ارزیابی سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در سال پیش رو در قالب روندهای کلان منطقه ای و ظرفیت های خاص امریکا پرداخته و از این رو تحلیل جامع تری در خصوص سیاست های امریکا در منطقه – با تأکید بر داعش- فراروی ما قرار می دهد.

به اعتقاد نگارنده، ترامپ به رغم تأکید بر مقابله جدی با داعش، پیشنهاد اعزام صدها هزار نیرو برای نابودی داعش در رقه را نداده است. در مقابل، وی در پی نابود ساختن داعش با حداقل هزینه و تمرکز بر مسائل داخلی امریکاست. اما حتی در صورتی که ترامپ بخواهد مداخله نظامی گسترده ای در مقابل داعش در سوریه داشته باشد، ارتش امریکا از سربازان و عمق عملیاتی لازم برای درگیری در جنگی جدید برخوردار نیست. بر این اساس، در حالی که امریکا قادر به فراهم ساختن نیرو نباشد، غلبه بر داعش، نیازمند مشارکت جنگجویان محلی است. این در حالی است که ارتش امریکا در جایگاهی نیست که برای غلبه بر داعش، نیروهای گسترده ای را به صحرای سوریه اعزام کند و دولت امریکا نیز در وضعیتی نیست که بتواند این گونه اعزام نیروها را برای مردم خود توجیه نماید.

بر این مبناست که دولت امریکا ائتلاف سازی با متحدین خود در منطقه را با حمایت محدود در دستور کار قرار داده است. هر چند دونالد ترامپ توافق هسته ای ایران را نمی خواهد اما این کشور شریک مهمی برای جنگ در مقابل داعش است. ترکیه نیز بازیگری محوری از منتظر ترامپ است اما رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی به دلیل توانایی عملیاتی کم تر، اهمیت کم تری در این خصوص برای ترامپ دارند.

نتیجه گیری نهایی نویسنده این است که با این شرایط، خاورمیانه هم چنان در هرج و مرج به سر می برد و به این زودی ها نیز باثبات نخواهد شد. در نتیجه امریکا نمی تواند تمام منابع خود را به این منطقه اختصاص دهد.

بنابراین ترامپ سه گزینه در برخورد با داعش در اختیار خواهد داشت:

  • همکاری با قدرت های منطقه ای و طرف های مختلف برای حمله با داعش؛
  •   رها کردن داعش و امکان دادن به قدرت های منطقه ای برای برخورد با آن؛ و
  •   اختصاص دادن نیروهای نظامی بسیار بیش تر برای پیش برد جنگ.

به زعم این مرکز، گزینه نخست، تنها گزینه ممکن و کارامد ترامپ است(۴)

  المانیتور

المانیتور در پیش بینی خود در خصوص سیاست های امریکا در منطقه طی سال ۲۰۱۷، بر رابطه مثبت ترامپ و رهبران رژیم صهیونیستی و بازسازی روابط واشنگتن با دولت های اقتدارگرای منطقه تأکید می کند.

با توجه به این که دولت آتی ترامپ، تمایلی به تلاش برای توقف و مقابله با گسترش شهرک سازی صهیونیست ها نشان نداده، این موضوع می تواند به قیام دیگری از سوی فلسطینی ها منجر شود. هم چنین به نظر می رسد قانون گذاران امریکایی در نظر دارند هرگونه اقدام و اراده ضد اسراییلی را مجازات کنند.

هم چنین پس از وقایع غیر منتظره بهار عربی، هر دو حزب امریکا به اتحاد با دولت های اقتدارگرای منطقه متمایل گشته‌اند و به این ترتیب هرگونه شانسی از جنبش های اسلامی منطقه برای نشان دادن تعهد خود به دموکراسی از آنان سلب خواهد شد(۵)

  قاهره ریویو

اندیشکده قاهره ریویو – وابسته به دانشگاه امریکایی قاهره- در پیش بینی خود درباره سیاست های ایالات متحده امریکا در غرب آسیا طی سال ۲۰۱۷، بر افزایش عدم قطعیت و بی ثباتی در منطقه در نتیجه ی فقدان نگاه مشخص و منسجم ترامپ به غرب آسیا و تأثیرپذیری سیاست های امریکا از سایر بازیگران تأکید می کند.

به اعتقاد نگارنده، ترامپ منطقه آشوب ناک، ن خشونت زده و نامطمئن غرب آسیا را با عدم قطعیت های بیش تری روبه رو می کند و به همین سبب دشواری آینده این منطقه نیز افزایش خواهد یافت. در حالی که جریان انرژی و امنیت رژیم صهیونیستی تا حد زیادی در شرایط کنونی تضمین شده است، کشورهای عربی و منازعه های منطقه ای، اهمیت چندانی برای بازیگرانی مانند امریکا ندارد. روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا، غرب آسیای آشفته را آشفته تر هم می کند؛ زیرا او هیچ آرمان سیاسی واضحی در منطقه ندارد و در نتیجه سخت تحت تأثیر مشاوران و مقام هایی خواهد بود که رویکرد آن ها به غرب آسیا هم چندان روشن نیست.

در دوره ترامپ، سیاست های امریکا در منطقه عمدتاً سیاست های واکنشی به رفتارهای قاطعانه تر بازیگرانی هم چون روسیه، ایران و عربستان، ترکیه و رژیم صهیونیستی خواهد بود و به همین دلیل دولت ترامپ دایماً بین تمرکز بیش تر بر مسائل داخلی و توجه به مسائل خارجی نوسان خواهد داشت و پیامدهای منفی این وضعیت بیش از همه گریبان گیر سوریه، عراق و یمن می شود(۶)

  پراجکت سیندیکیت

اندیشکده پراجکت سیندیکت در خصوص سیاست های ترامپ در منطقه چنین عنوان می کند که هر چند ترامپ بر تمرکز بر مسائل داخلی تأکید کرده است، اما غرب آسیا یکی از مهم ترین حوزه هایی است که ترامپ نمی تواند آن را فراموش کند. از این رو با توجه به بحران سوریه، امریکا حتماً به سوی غرب آسیا کشیده خواهد شد که این امر دو دلیل عمده دارد:

  •   امریکا هم پیمان میانه رویی ندارد که بهتر از اسد باشد؛ و
  •   فاصله بسیاری تا شکست داعش وجود دارد.

سیاست های آینده ترامپ در سوریه متأثر از پوتین خواهد بود، ولی او باید وابستگی اش به روسیه را از بین ببرد؛ چرا که محال است جمهوری خواهانی هم چون مک کین اجازه دهند ترامپ وارد مذاکره با پوتین شود و این تصمیم می تواند به تجزیه ناتو منجر شود(۷)

  مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS)

آنتونی کردسمن در پیش بینی خود در خصوص سال ۲۰۱۷ در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی به چالش های مختلف دولت امریکا در منطقه غرب آسیا در سال پیش رو اشاره می کند که در این جا به اهم آن ها می پردازیم:

   بازسازی همکاری های راهبردی با متحدان عرب:

امریکا روابط خوب نظامی با متحدان عرب و همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم را حفظ خواهد کرد، اما آن ها عمیقاً به روابط با تهران بی اعتماد بوده و خواهان اقدام قاطع و مؤثر واشنگتن در این زمینه هستند. از سوی دیگر، کاهش پنجاه درصدی درآمدهای نفتی این کشورها، توان آن ها را برای نوسازی نیروهای نظامی و مقابله با تروریسم و افراط گرایی کاهش داده است و به همین دلیل در پی دست یابی به الگویی برای تضمین امنیت، از طریق یافتن متحدان جدید همراه با هزینه های کم تر هستند.

  تصمیم گیری در مورد سطح تعهد امریکا در مورد تأمین امنیت خلیج فارس علیه ایران و مواجهه با طیف گسترده ای از چالش ها از سوی تهران:

که شامل گسترش نفوذ راهبردی ایران در لبنان، سوریه، عراق و هم چنین ابهام در اجرای برجام می شود.

   تغییر شکل اقدام های ضد تروریستی امریکا در جنگ با داعش و مقابله با افراط گرایی در منطقه:

در شرایط فعلی، همه جریان هایی که در سال ۲۰۱۱، در وقایع بهار عربی مؤثر بودند هم چنان در جهان عرب فعال و یا در حال رشد هستند. هم چنین اگرچه داعش بخش های زیادی از مناطق تحت کنترل خود در عراق، سوریه و لیبی را از دست داده است، اما هم چنان امریکا و متحدان آن در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا با چالش های زیادی در این زمینه مواجه هستند و ممکن است در آینده نزدیک، امریکا و اروپا با حمله های بیش تری از سوی گروه های افراطی مواجه شوند.

  یافتن پاسخی برای نتیجه ای مناسب و پایدار برای جنگ داخلی سوریه:

سوریه یکی از مهم ترین چالش های امریکاست و حتی در صورت توافق احتمالی گروه های مختلف در مورد آتش بس و یا تقسیم سوریه، این موارد مانع از درگیری های آینده نخواهد شد و نهایتاً درگیری ها به این کشور باز خواهد گشت. نیمی از جمعیت سوریه در حال حاضر پناهنده و آواره هستند و بدون ایجاد امید به بازگشت برای آن ها و حل و فصل مسائل مرزی و رفع تضاد میان کردها و اعراب و هم چنین کاهش نقش قدرت های خارجی، ثبات امکان پذیر نیست.

  کمک به دولت عراق برای یافتن راه حلی برای تنش های پساداعش و اختلاف های بین شیعیان و اهل تسنن و کردها و اعراب:

این تلاش ها بی ارتباط با تهدیدهای ناشی از بی ثباتی در سوریه و دخالت های قدرت های خارجی در سوریه نیست. هرچند نوعی فدرالیسم باید مورد توجه قرار گیرد، اما تقسیم عراق به مناطق کوچک تر هم به خشونت های بیش تر دامن می زند. از سوی دیگر عراق باید نیروهای امنیتی خود را بازسازی کند و این رویکرد در حالی که عراق عملاً به یک دولت ورشکسته بدل شده است هم به توسعه نیاز دارد و هم به عدالت اجتماعی.

  مقابله با جنگ یمن؛ یمن به همراه سوریه یکی از پیچیده ترین چالش های منطقه ای آمریکاست که ضمن افزایش هزینه های بشردوستانه، چالش های بسیاری را در زمینه برقراری ثبات و امنیت در منطقه ایجاد کرده است.

  اجرای کامل توافق نامه امنیتی جدید با رژیم صهیونیستی:

امریکا می بایست در مورد اِعمال راه حل دو دولت میان رژیم صهیونیستی و فلسطین تصمیم گیری کند. هم چنین در مسأله تأمین امنیت این رژیم، امریکا باید به جنگ های محدود در صحرای سینا، سوریه ی پساداعش و تهدیدهای ناشی از موشک های ایران و حزب الله نیز توجه داشته باشد.

  ساختاربندی مجدد روابط با ترکیه پس از کودتای اردوغان:

پس از اقدام های اقتدارگرایانه اردوغان پس از کودتا و هم چنین ماجراجویی این کشور در سوریه و عراق و نیز حمایت امریکا از کردها در سوریه، روابط دو کشور دچار تنش شد. به همین دلیل، ترکیه در بهترین حالت یک شریک راهبردی دشوار خواهد بود که توافق ترامپ با آن می تواند به عنوان یک شگفتی ساز مهم مطرح شود.

  کمک به مصر برای دست یابی به امنیت:

با توجه به اهمیت کانال سوئز برای امریکا، مصر به عنوان یک شریک راهبردی برای واشنگتن باقی خواهد ماند. به همین دلیل، دولت امریکا باید در زمینه تأمین امنیت به دولت مصر کمک کند، با افراط گرایی در صحرای سینا مبارزه نماید و برای بازیابی و رشد اقتصادی به این کشور کمک کند(۸)

  جمع بندی

بررسی هشت مورد از پیش بینی های انجام شده در خصوص سیاست های امریکا در منطقه غرب آسیا، نشان گر عدم قطعیتها و نوسان های جدی در سیاست خارجی این کشور است که مهم ترین موارد آنها در قالب جدول ذیل قابل اشاره است.

مجموعه بررسی های انجام شده توسط اندیشکده ها و تحلیل گران مختلف در خصوص سیاست خارجی امریکا در منطقه غرب آسیا طی سال ۲۰۱۷، نشان می دهد که پیش بینی رفتارهای احتمالی دولت ترامپ در منطقه بسیار دشوار است؛ چرا که ترامپ گزاره های جدیدی را در خصوص سیاست های امریکا در منطقه مطرح ساخته است که عمده ترین آن ها عبارتند از:

  • مقابله جدی با داعش؛
  • نزدیکی و همکاری با روسیه از جمله در غرب آسیا؛ 
  • مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و مهار آن؛
  • بازنگری در توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران؛
  • بهبود روابط با متحدین منطقه ای از جمله در خلیج فارس؛ و
  • بهبود   و گسترش روابط با رژیم صهیونیستی.

اما نکته مهم این جاست که این موارد هنوز در سطح گفتمانی ترامپ مطرح هستند و تناقض های مهمی بین این سیاستها وجود دارد که دنبال کردن آن ها را دشوار می سازد. ضمن این که موانع تحقق و پیش برد چنین سیاست هایی از یک سو و هم چنین نتایج بی ثبات کننده آن ها برای منطقه از سوی دیگر احتمالاً باعث خواهد شد تا بسیاری از نظرها و دیدگاه های ترامپ به برنامه عملیاتی تبدیل نشود.

وبلاگ رویکرد...
ما را در سایت وبلاگ رویکرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : broikard6 بازدید : 190 تاريخ : شنبه 3 تير 1396 ساعت: 4:19